ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | ||||||
2 | 3 | 4 | 5 | 6 | 7 | 8 |
9 | 10 | 11 | 12 | 13 | 14 | 15 |
16 | 17 | 18 | 19 | 20 | 21 | 22 |
23 | 24 | 25 | 26 | 27 | 28 | 29 |
30 |
این که در سرآغاز پدیدارشناسی، به نزد هوسرل شاهدیم، به جای تاکید بر اشیا (به عنوان موجودات طبیعی) و یا کثرت داده های صرف (به عنوان انطباعات پدیداری)؛ به عرصه ی آگاهی میپردازیم و تحت لوای شعار «بازگشت به خود شی» در عمل «به من استعلایی باز میگردیم»، یک نکته ی بسیار بنیادین را برای ما آشکار میکند: هر پدیدارشناسی ممکنی، هر چه قدر هم که ما را به از خود برون شدن و گشودگی و التفات به پدیدارها فرا بخواند، باز ناگزیر است به این پرسش پاسخ گوید: پدیداری برای چه کس؟ چه اینکه آشکارگی و پدیداری، هماره آشکارگی از برای کسی و حضور به جانب محضر موجودی مشاهده گر ست.
کسی که پدیدارشناسی را نردبانی برای نقد و پرسشگری رادیکال میکند، هماره باید بداند که نیروی درونی از جانب امکان ذاتی هر پدیدارشناسی ممکنی، جهت پرسش ها و پتک تخریبگر او را به سوی خودش باز میگرداند. اگر کسی برای این مهم خود را آماده نکرده، بهتر است به شیوه های پیشا پدیدارشناسانه به نقد امور و پرسشگری (اگر به اقع چنین امکانی بیرون از پدیدارشناسی ممکن باشد) بپردازد