آوَخ

آوَخ! چه کرد با ما این جان روزگار، آوَخ! چه داد به ما هدیه آموزگار.....

آوَخ

آوَخ! چه کرد با ما این جان روزگار، آوَخ! چه داد به ما هدیه آموزگار.....

هرمنویتیک و عقلانیت متنی-تفسیری

به خلاف فهم مبتذل پاره ای از منتقدین هرمنویتیک، نگاه هرمنویتیکی به متون موجب نسبی انگاری و نیهیلیسم کلبی مسلکانه معنایی در نسبت با حقیقت متون نمیشود، چرا که از بیان این سخن که «هر فهمی خود یک تفسیر است»، این نتیجه بدست نمی آید که تمامی تفاسیر و فهم ها به یک اندازه معتبر یا قابل اعتنا هستند. دست بر قضا رویکرد هرمنویتیکی مجال ظهور و بسط گونه ای عقلانیت متنی-تفسیری را فراهم میکند که در آن هیچ کس پیشاپیش دارای حق تفسیر یگانه از متون نیست، بلکه این حق را متناسب با احتجاج ها و دلیل آوری ها و نهایتا اثبات برتری و کارآمدی تفسیر خود نسبت به دیگر تفسیرها میتواند به کف آورد. کسی که این روال را برنمی تابد، نه یک مخالف نسبی گرایی، که اتفاقا خود مصداق خردستیزی نسبی گرایانه و تمامت خواهانه است

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد