آوَخ

آوَخ! چه کرد با ما این جان روزگار، آوَخ! چه داد به ما هدیه آموزگار.....

آوَخ

آوَخ! چه کرد با ما این جان روزگار، آوَخ! چه داد به ما هدیه آموزگار.....

اتفاقی فرخنده برای گروه فلسفه دانشگاه تهران

امروز برای گروه فلسفه ی دانشگاه تهران، بعد از مدت های مدید اتفاق خوبی رخ داد. پس از بانشستگی اجباری اساتیدی چون دکتر داوری و پورجوادی و... و بعد از رسوایی درس آموز دکتر خاتمی به ویژه برای افرادی که همچنان عمق بحران علمی و آکادمیک را با شمردن تعداد مقالات اندازه میگیرند، بعد از روز افزون شدن بیگانگی میان دانشجویان و اساتید و برافراشته شدن سدهای سترگ میان آنها و ... امروز خونی تازه به رگ گروه نیمه جان ما تزریق شد. دکتر محمدتقی طباطبایی، استاد جوان، پرشور، اهل گفت و گو و صمیمی با دانشجویان، فردی که هیچ گاه خود را مستغنی از مطالعه و مستدل سخن گفتن نیافته، بالاخره پس از مدتها، عضو رسمی این گروه شد. مساله به هیچ رو دلخوش داشتن به اتفاقاتی از این دست نیست، بحران وضع آکادمی موجود، چیزی نیست که حتا با حضور خود افلاطون یا هگل به عنوان استاد، حل شود. اما همه ی این واقع بینی و نگاه انتقادی، نمیتواند خوب بودن این اتفاق را انکار کند. حضور استادانی از این دست، که نه فقط ذهنی پر شده از اطلاعات، که قلبی شورمند برای حقیقت و تفکر نیز دارند، میتواند تمهیدگر خودآگاهی ما برای مواجهه با مسایلی باشد که سال ها، اندیشیدن به آنها را، به سکوت برگزار کردیم...

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد