-
خانهی اجارهای
سهشنبه 12 مهرماه سال 1401 13:49
برای مدتی تصمیم دارم اینجا بنویسم. اگر گذرتان خورد، مرا بخوانید...
-
چرا تحلیل طبقاتی ذاتا سیاست زداست؟
یکشنبه 15 خردادماه سال 1401 12:05
جواد نکته ای درباره سیاست زدایانه بودن تحلیل های طبقاتی به ذهنم میرسه که میخواستم با تو در میان بذارم: سیاست جایی است که مردمان درباره ی خیر و شر یا نیک و بد چیزها داوری میکنند. جامعه ی سیاست زدوده نیز جایی است که مردمانش توانایی داوری درباره ی نیک و بد را از دست میدهند و در عمل هر کاری را روا می شمارند. تحلیل طبقاتی...
-
سبکیِ برنتافتنیِ بارِ گرانِ واژگان...
دوشنبه 9 خردادماه سال 1401 11:55
دیر زمانی است که این خانه برقرار است، هرچند گذر عابری بدان نیافتاده است. در این 12 سال، نمایش روزگار پردهها عوض کرد و بسا پردههای دیگری که آمدنی و رفتنیاند. پردههای روزگار به مردمان میمانند. «مردم» واژهای است که گذشتگانمان- آنها که پروای پارسینگاری داشتند- بهجای «انسان» میآوردند. نمیدانم از کی و کجا مردم شد...
-
چرا آمیغ عرفان و روانکاوی سترون است؟
شنبه 3 اردیبهشتماه سال 1401 19:39
میلاد تا به حال چند بار کوشش کردم نقدم رو به پسا اسلامیسم صورت بندی کنم، اما فکر میکنم در رسوندن مقصودم ناموفق بودم. الان به صورت بندی جدیدی رسیدم که شاید گویاتر و شیواتر از بیان های قبلی باشه: 1. درکی که من از مساله ی الهیات سیاسی دارم اینه: خدایی که در مذهب و یا بیرون از اون ساخته میشه، همواره بر اساس تصویر یک انسان...
-
«چه بپسندیم چه نپسندیم...»؟!
یکشنبه 21 فروردینماه سال 1401 19:08
میلاد یک نقد جدی و کلی به رویکرد تو وارده، که البته فقط هم مختص به تو نیست. تو (و خیلی از اوقات خود من) عادت داری از یک ترجیع بند کلیشه ای در نوشته ها و سخنرانی هات استفاده کنی؛ مثلا اگر درباره آوینی صحبت میکنی میگی «چه از آوینی خوشمون بیاد، چه بدمون بیاد ولی....». یا مثلا «چه اسلام رو قبول داشته باشیم و چه نداشته...
-
حدیث نفس بیهوده: 1. چرا از فلسفه زده شدم؟
یکشنبه 22 اسفندماه سال 1400 11:18
... + یعنی دیگر فلسفه را جدی نمیگیری؟ - توضیحش برایم آسان نیست. اما اگر راستش را بخواهی، نه دیگر! فلسفه را جدی نمیگیرم چون بعید میدانم بتوان هرگز چیزی را جدی گرفت. برای زندگانی که محصور در میان دو هیچ است- زادهنبودن و مردهبودن- هر چیزی شوخی است؛ فلسفه که جای خود دارد! + چه جایی؟ یعنی فلسفه شوخیتر از دیگر...
-
تفاوت «اندیشه ی ایرانشهری» با «ایدئولوژی ناسیونالیسم ایرانی» در چیست؟
پنجشنبه 14 بهمنماه سال 1400 23:18
... حالا سید یک نکته بگم که پیوند دورادوری هم با محتوای این فرسته داره. این که من دال مرکزی اندیشه سیاسیم رو «ایران» یا «ایرانشهر» تعریف میکنم به معنای ایدئولوژی ناسیونالیسم ایرانی- با قرائت های متکثری که ازش شده- نیست. این دست رهیافت های ایدئولوژیک محل نزاع رو صرفا در زمین «ارزش» ها صورت بندی میکنند. برای همین هم دست...
-
گفتگویی درباره گفتار توسعه
شنبه 29 آبانماه سال 1400 16:35
- سیدجان من رفتم سخنرانی کامل رنانی رو گوش دادم. من زیاد اهل پیگیری صحبت هاش نبودم و جز چند مورد پراکنده ازش نشنیده یا نخوانده بودم. اما این سخنرانیش بسیار فکرشده و متقن و مستدل بود. من دقیقا نمیفهمم وقتی تو عباراتی نظیر ایده و علم و نظام علم و تئوری و ... را می نویسی، دقیقا داری به چه چیزی اشاره میکنی؛ و لی درکِ منِ...
-
مشکل اصلی اسلام با سرمایه داری چیست؟
سهشنبه 25 آبانماه سال 1400 15:12
... پست خوبی بود ... اما به نظرم هنوز خیلی جای کار بیشتری هست. چند و چون این تخیل سیاسی اسلامی در برابر سرمایه داری چندان پیدا و آشکار نیست. به ویژه وقتی اتصال کوتاهی بین مفاهیم سرمایه داری و ثروت اندوزی برقرار میکنی. اساسا نظم سرمایه دارانه نظم مبتنی بر شهوت ثروت نیست، بلکه نظم مبتنی بر قاعده مندکردن فرآیند تولید...
-
سیاست: تاریخ یا اخلاق؛ مساله این است!
چهارشنبه 5 آبانماه سال 1400 16:17
[در واکنش به توییت علی علیزاده که جمهوری اسلامی را دچار همان سرنوشت «هزار فامیل شدن» پهلوی می داند و دلیل آن را تاریخ هزاران ساله (کذا فی الاصل!) مناسبات قبیلهای عشیرهای ما میداند] یک نکته هست که علیز بهش دقت نمی کنه و باعث میشه که روایت او به روایتی اخلاقی مبدل بشه، و اون خود تاریخ و فرآیند تاریخیه. کسی مثل علیز و...
-
امتناع بازآفرینی انسان انقلابی
سهشنبه 4 آبانماه سال 1400 20:20
- سید یک سوال جدی دارم: آیا اصلا جز اینه که انسان انقلابی همان انسان جدلی است؟ - به خدا اره :)) ولی سوال خوبی است - جدی ولی، این سوال رو مبشه در مورد تمام انقلابی های تاریخی پرسید و اتفاقا به نظر میاد پاسخش هم عموما مثبت بوده... - برای عصر پسا انقلاب ما که واقعا صدق می کند؛ یعنی گویی فقط دیگری و جدل معنی داده است.. -...
-
گفتگویی درباره اسلام سیاسی و ایران و چپ و راست سیاسی
جمعه 30 مهرماه سال 1400 10:31
- جوادجان مساله ی چپ ها از ابتدا مصادره ی 57 بود، و امروز هنوز هم در ساحت تئوری کماکان همین تقلا رو دارند. اما واقعیت اینجاست این اسلامیسم بود که در عمل چپ رو مصادره کرد. درست همانطور که خود اسلامیسم میخواست ایران رو به نفع امت متحده مسلمان مصادره کنه، اما اتفاقا خودش به مصادره ی ایران و تاریخش درآمد... - اسلامیسم در...
-
تئوریا، رتوریک و پراکسیس: درد و درمان جمهوری اسلامی
یکشنبه 18 مهرماه سال 1400 11:30
جوادجان یک ملاحظه ی کوچک بر نکاتت دارم که البته ارتباط مستقیمی با موضوع استوری ها ندارد. من متوجه شدم که در تحلیل هایت از دوگانه ای برای نیروهای سیاسی استفاده می کنی که به نظرم دقیق و درست نیست؛ یعنی دوگانه ی تئوریک و رتوریک. واقعیت اینجاست که عرصه ی سیاست نه در عصر کلاسیک، نه در عصر مدرن و نه امروز هیچ وقت عرصه ی...
-
آیا 57 در معنای دقیق یک انقلاب بود؟
سهشنبه 6 مهرماه سال 1400 19:21
-سلام جواد جان! در ادامه ی گفتگوهای انتقادی سابق مان، و با توجه به این استوری ها، میخواستم بپرسم اساسا این بن مایه ی تئوریک مربوط به انقلاب 57 که مدام به آن ارجاع میدهید دقیقا کدام است؟ چه سنت و مبانی مشخصی پشت آن است؟ چه تاریخ تطور مدونی دارد؟ اصلا چرا 57 را خارج از بیان های رسمی و تاریخ نگارانه باید دقیقا «انقلاب»...
-
دادگری و حقیقت: انسان کنشگر یا حیوان منفعل خداگون؟
شنبه 3 مهرماه سال 1400 18:23
... درباره ویدئوی روستاگردی اخیرت هم به نظرم یک نکته ی قابل نقدی وجود داره. این داستانی که تو درباره ی فرقه تعریف میکنی، یک ابرفرضیه ی متافیزیکی پشتش هست که به شدت مساله انگیزه، فرضیه ای که در قالب استعاره ی دریا و اقیانوس توضیحش میدی. من اسم این ابر فرضیه رو میذارم وجود حقیقت مطلق. تمام تلاشی که به خرج میدی تا بتونی...
-
نوایرانشهری: راه سوم میان بنیادگرایی و سکولاریسم
چهارشنبه 31 شهریورماه سال 1400 18:06
دکترجان باز یادداشت نوشتی و من رو به صرافت نقادی انداختی! البته دور از شوخی، جای شکرش باقیه که کسی هست که طوری بنویسه که ارزش تامل انتقادی و کلنجار فکری رو داشته باشه، پس دمت گرم! 1. یادداشت تو یک منطق کلی داره و یک مصداق. از حیث منطق کلی تو داری ذیل پروژه ی نقد الهیات سیاسی حرکت میکنی، و قاعدتا در اینجا با هم...
-
چرا ایرانیان از داعش و طالب ها متنفرند؟
دوشنبه 29 شهریورماه سال 1400 14:31
سلام دکترجان، روزت بخیر آقا دیدی مشکل دوستان از کجا بود؟ اونها اساسا بحث معرفتی خاصی با تو ندارند، فقط مشکل شون این بود که تو اونها رو کنار طالب ها گذاشتی. مشکل این طیف رفقا با طالب ها هم عمدتا مشکل مذهبیه، این که اونها اهل تسنن هستند و این رفقا شیعه. وگرنه در کلیات چندان چالش استراتژیک و معرفتی بین اینها نیست. اما...
-
مذهب و علوم انسانی؛ در نقد «صنعت نقد فرهنگ»
شنبه 27 شهریورماه سال 1400 23:35
میلاد دو نکته میخواستم برات بنویسم، یکی درباره ویدئویی که از خودت گذاشتی، یکی درباره «مکتب انتقادی». اول درباره بحث مذهب. من فکر میکنم نمیشه به سادگی متد تحلیل گفتمان رو به پدیده ی مذهب اطلاق کرد. در واقع متدولوژی های علوم انسانی، اعم از پوزیتیویسم و هرمنوتیک و تحلیل گفتمان و... ناظر به پدیده هایی هستند که در «جوامع...
-
جمهوری اسلامی ایران و دو راهی فراروی آن
یکشنبه 7 شهریورماه سال 1400 00:00
سلام میلاد، وقتت بخیر چند وقتی هست تحویل نمیگیری؟! معلومه سرت شلوغه حسابی. خیر باشه ؛) امروز داشتم به جمهوری اسلامی و پسا اسلامیسم و ایرانشهری و باقی قضایا فکر میکردم، به گزاره هایی رسیدم. گفتم برات بفرستم شاید به درد گفتگوهایی در اینده بخورند 1. وضعیت/دولت (یا همان استیت) کنونی ما واجد نامی سه بخشی است: جمهوری اسلامی...
-
نسبت بین فلسفه سیاسی و علوم اجتماعی و اندیشه سیاسی چیست؟
سهشنبه 2 شهریورماه سال 1400 13:12
... در واقع فلسفه سیاسی هگلی (و هر فلسفه سیاسی به طور کل) نه چپه و نه راست. چپ و راست جناحین سیاسی یا اندیشه های سیاسی هستند و اساسا فانکشن فلسفه سیاسی چه در عصر افلاطون و چه در عصر هگل، ایجاد گونه ای اعتدال عقلانی بین جناحین یا اندیشه های سیاسی به طور کله. فیلسوف سیاسی چپ، کسیه که اعتقاد داره در اون لحظه خاص تاریخی...
-
0. کوششی برای میانمایه نبودن یا درجستجوی خود
یکشنبه 3 مردادماه سال 1400 13:38
0. مدتهاست که عطای بلاگ را به لقایش داده بودم. هر از چندی فقط محض آرشیو برخی گفتگوهای شخصی چیزکی در آن ثبت میکردم. اما حالا باز بعد از مدتی میخواهم به آن برگردم. نمیدانم این بار نوشتنم اصلا تا کی بپاید. اینجا 12 سالی است که برپاست و بهتناوب فعال و خاموش شده. حالا هم بهحکم ادوار ماضی باز روزی خاموش میشود. این...
-
دشواره ی پسا اسلامیسم و الهیات سیاسی لیبرال
شنبه 19 تیرماه سال 1400 11:31
... در واقع میلاد تمام تفاوت پروژه ی تو با الهیات لیبرال به انگاره ی «قبیله فرم» برمیگرده. الهیات سیاسی لیبرالیسم، از هابز تا لاک، اساسا همین هدف تو، یعنی اومانیستی کردن دین رو دنبال میکنند. اما تفاوت در مسیرهاست. الهیات لیبرالی سعی میکنه این کار رو با حذف دین از عرصه ی عمومی انجام بده، اما تو میخوای این کار رو با حذف...
-
نکته ای در مورد ارباب و بنده ی هگلی
جمعه 18 تیرماه سال 1400 20:34
(...) خب ببین یک راست میرم سراغ اصل مطلب. نقد من بیشتر بر متدولوژی بحثت هست، وگرنه در مبانی و نتایج تا حد زیادی همراهم باهات. اما داستان چیه؟ من تصور میکنم استفاده ی تو از ارباب بنده ی هگل دقیق نیست. البته قبول دارم خوانش های خیلی متکثری از این بخش هگل داشتیم و چیزی که تو میگی هم طرفدارانی بین کله گنده های هگلی داشته...
-
چپ خویی (پسا)اسلامیسم
چهارشنبه 5 خردادماه سال 1400 02:27
میلاد بزرگترین نقدم به پسا اسلامیسم همینه: پسا اسلامیسم به دلیل چپ خویی، هیچ وقت نمی تونه خطر مهلکه ی خلافت گرایی را تشخیص بده. درست همان مشکلی که اسلامیسم داشت و غافل ماند از نیروهای اقتدارگرای تئوکرات! هم پسا اسلامیسم تو و هم اسلامیسم شریعتی، نهایتا مشکل استبداد را در حد مساله ی سلطنت می فهمید. اما اساسا شعار ازادی...
-
آیا انتخابات مساله ی اساسی سیاست است؟
پنجشنبه 26 فروردینماه سال 1400 16:11
میلاد من فکر میکنم پستت راجع به حمید (انتخابات) قابل نقد باشه. از یک زاویه خاص و بر روی کاغذ حق با تویه. چیزی که ج. الف داره برگزار میکنه، روز به روز کمتر شبیه به مفهوم حقیقی انتخابه. اما نکته ای که بهش توجه نداری اینه که انتخابات صرفا انتخاب در صیغه ی جمع نیست. در انتخابات بنا نداریم چیزی رو (اعم از شخص یا حزب) رو...
-
در ستایش روشن رایی
چهارشنبه 20 اسفندماه سال 1399 15:07
(در واکنش به سخنرانی مصطفی ملکیان، در همایش رونمایی از کتاب «امکان امر دینی در جهان معاصر» به قلم بیژن عبدالکریمی) سلام ایرج جان. من این سخنرانی را همان سال 97 شنیده بودم، همان زمان هم انتقاداتی (از جنس دیگر البته) بهش داشتم اما الان از چشم انداز دیگری دوباره به مفادش نگاه کردم، اصلا تصورات و تصدیقاتم (!) ازش دگرگون...
-
فرق اندیشه سیاسی و فلسفه سیاسی چیست؟
دوشنبه 11 اسفندماه سال 1399 01:44
من: مصاحبت رو خواندم. چند تز انتقادی مشخص دارم که سریع و بدون ذکر استدلال هاشون برات می نویسم: 1. تو مدام در حرفات به «فلسفه سیاسی» ارجاع میدی و از فقدانش در حاکمیت و جریانات می نالی. اما اساسا لفظ را غلط به کار می بری. تو اساسا داری از «نظریه سیاسی» حرف میزنی، که حکم الگوی نظری و استراتژیک برای حکومت و جریانات سیاسی...
-
تاملاتی در الهیات سیاسی اسلام
یکشنبه 28 دیماه سال 1399 00:44
سلام دکترجان، وقتت بخیر خطبه ی تو رو درباره فدکیه شنیدم. نقدهایی دارم که سعی میکنم تند و تیز و سریع و صریح برات بنویسم. 1. اعتراض دختر پیامبر اسلام این بود که چرا دارید به سنت «جاهلی» برمیگردید، اما تو این رو کاملا معکوس میخونی و میگی او معترض «دولتی شدن» اسلام بود! اما کاملا روشنه که سامان مدنی جاهلیت هرچه بود، استیت...
-
شاعر و شهریار: زیبایی و دادگری
دوشنبه 22 دیماه سال 1399 13:32
میدانیم که از جمله علوم سه گانه ی بلاغی، یکی علم معانی است. درباره معانی چنین گفته اند که معانی نحو ادب است، همچنانکه دستور زبان نحو زبان معیار. در این تقابل به نظرم مساله ای اساسی نهفته است که از دانش بلاغت فراتر می رود. اگر به ریشه ی واژه دستور رجوع کنیم، بن «داد» را می یابیم. به این ترتیب، دستور زبانی، حکایت از نحو...
-
آیا پسا اسلامیسم می تواند سوبژکتیویته ای جدید شکل دهد؟
یکشنبه 21 دیماه سال 1399 03:36
سلام میلاد، امیدوارم بهتر شده باشی امشب داشتم از سر تصادف بخش هایی از سختانه ی نصیری و الله کرم رو برای بار دوم میدیدم. باتوجه به دیالوگ های اخیرمون و همینطور محتوای کتاب و جزوات اخیرت یک نکته ی جالب کشف کردم. این نکته البته بیشتر شخصیه تا مربوط به مباحث نظری تر پروژت. ولی چون احساس میکنم تا حدودی تجارب مشترکی داشتم،...