ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | ||||||
2 | 3 | 4 | 5 | 6 | 7 | 8 |
9 | 10 | 11 | 12 | 13 | 14 | 15 |
16 | 17 | 18 | 19 | 20 | 21 | 22 |
23 | 24 | 25 | 26 | 27 | 28 | 29 |
30 |
زودا که من و تو پاییز خواهیم شد
ز ژرفای لحظه لبریز خواهیم شد
زودا که ز زردی این روزگار حزین
به پایانی زرد، غمانگیز خواهیم شد...
پ.ن: همچنان دعوت میکنم تا بحث درگرفته پیرامون پست پیشین را، در ادامه همان پست پِی بگیرید.
سلام
من مرگ خویشتن را با دیواری در میان نهادم
که صدای مرا
به جانب من
باز پس نمی فرستاد.
چرا که می بایست
تا مرگ خویشتن را
من
نیز
از خود
نهان کنم.
و افسوس
زانکه
دیوارک من
یارای سکوت نداشت
و به ندای مرگ من
فروشکست....
سلام
از آن ژزفتر، به زمستانی منجمد که مادر بهار است.
و من اینک به مادر فصل ها مینگرم؛ به انسان... به خویش...
خوشحال میشم که نظرتونو درباره وبلاگم بهم بگید
( من به این جا لینک دادم)
موفق باشی
درود
سپاس از لطف تان، اگر فرصتی دست دهد مزاحم تان خواهم شد
سلامی و درودی
راستی نظرتان در مورد نقد اشوری بر طباطبایی چیست؟
در بلاگ قدیم و جدید، ذیل جستاری که به این موضوع پرداخته بود نظرم را گفتم؛ باری به گمانم کار جدالی است بس نابسوده و بیحاصل....
به قول نیچه، جدلورزی کار نژاد های اصیل نیست.
چه خوب بود نظرخودتان درمورد قضیه آشوری و طباطبایی و پاسخ ویژه آقای نصیری به نقد شما را در اینجا هم منعکس میکردید .
درود
حقیقتش همان جا هم گفتم که این دعوا سودی به حال اندیشه ی عمومی ندارد و دست بالا یک دعوای خصوصی است؛ پس بدیهی است که در تارگاه عمومی خود به آن نپردازم وگرنه نقض غرض کردم...
پس از گفتوی چند ی پیش متنی در مورد حافظ مختصر نگاشته ام تقدیم به شما
قلم تان نویسا باد...
خواندم و لذت بردم...
سلام یادم رفت
البته دوست داشتم ناب مشتی هم ان را می خواندند.
با سلام
کارشناسان:تحقق اهداف، نیازمند طول عمراست!
و البته فزونی طول عمر هم، نیازمند تحقق اهداف است..
اگر هدفی برآورده نشود، میل به زندگی هم کاستن میگیرد؛ آیا نه چنین است؟