-
زبان: تجربه، و نه ساختار
یکشنبه 1 دیماه سال 1392 12:22
زبان تنها بیان محتوا نیست، بیان حالت و حرکت نیز هست. از لحظه ی بالفعل شدنش انتزاع نمی شود و در قالب یک ساخت از پیش تنطیم شده نمی گنجد. مساله ی آن، مساله ی نمادها و ساختارها نیست، بلکه مساله اش انسان است و وجود انضمامی او نسبت زبان با چیزها نه بازنمایی آنهاست و نه نام گذاری شان، بل زبان همچون محل ظهور آنهاست، نه ظهوری...
-
باز بازگشتی...
یکشنبه 1 دیماه سال 1392 00:12
گفته بودم که روزی باز خواهی گشت. گفته بودم: و خود خوب می دانی که چاره ای جز بازگشت به سوی تو، ای نامتناهی زمینی، نخواهیم داشت... حالا بازآمدی، قدمت روی چشم...
-
نفی کلیت یا متنفی شدن کلیت
شنبه 30 آذرماه سال 1392 23:21
هر کجا که سر و کله ی یک «نفی» پیدا شد، باید عمیقا مشکوک و بدبین بود. حتا و به ویژه «نفیِ نفی» و «نفیِ غم». هیچ کلیت مفهومی یا تاریخی یا روانشناختی، تا کنون به دلیل نفی شدن اش، ویران نشده. آنچه یک کلیت را به شکل بازگشت ناپذیری نابود می کند، مواجهه اش با یک نیروی شدیدتر و قوی تر از خود است، چیزی که بن مایه ها و مفصل های...
-
معضله ی ترجمه: حروف اضافه و نه اصطلاحات!
شنبه 30 آذرماه سال 1392 11:27
بزرگترین معضله برای ترجمه ی متون فلسفی، نه اصطلاحات و واژگان تازه، که حروف اضافه و نحوه ی برگرداندن آنها با تمام دلالت های اصلی شان به زبان دیگر است. آنچه مفصل بندی اصلی یک عبارت را تشکیل می دهد، همین حروف اضافه خواهد بود که نحوه ی اتصال و انفصال و شیوه ی حرکت بین عبارات را ساخت می دهد. راز ترجمه پذیری و ترجمه ناپذیری...
-
تاملی درباب رخداد از آن خودکننده
شنبه 30 آذرماه سال 1392 03:03
آنچه ما را به تمامی به حیرت خواهد افکند، نه فاش شدن دروغی که می پنداشتیم راست بوده، بل آشکار شدن دروغ بودن چیزی ست که حتا نمی پنداشتیم راست بوده، بل صرفا می پنداشتیم [چنین] بوده است، بی آنکه به راست یا دروغ بودنش اندیشه ای کرده باشیم... دانسته های ما، نه صرفا شامل [دانسته های] راست و دروغ، که شامل دانسته هایی نیز می...
-
رخداد از آن خود کننده: یا فکر میکنم یا هستم
جمعه 29 آذرماه سال 1392 19:12
فکر در نقطه ی فراموشی آغاز می گردد، هنگامی که فکر کنیم؛ اما فراموش کنیم که در حال تفکریم. وقتی که سراپا فکر می شویم و پاک از یاد می بریم که کیست که فکر می کند... از این روست که فلسفه نه فکر کردن به متفکر، که فکر کردن به تفکر خواهد بود. تفکر، نه از آن رو که فعل یک فاعل اندیشه-سوژه- است، بل از آن جهت که گشودگی و ظهوری...
-
در دفاع از امکان فلسفه
جمعه 29 آذرماه سال 1392 04:33
حتا اگر دانش جدید، تمام رازآلودگی و مایه های حیرت ما نسبت به هستی را زدوده باشد و هر چیزی را بدل به مصداقی از قوانین تام و سازگار کرده باشد -که هنوز نکرده- همچنان یک امر حیرت برانگیز باقی خواهد ماند: ما چرا اینگونه سخن می گوییم و نه طور دیگر؟ شاید همین یک پرسش حیرت برانگیز کافی باشد تا در عصر استیلای دانش تکنیکی بر...
-
از آکادمی و زهرهایش
پنجشنبه 28 آذرماه سال 1392 17:59
حسادت و بخل، از آورده های نامیمون آکادمی جدید است. احساس مالکیتی کاذب و ناسازگار با ذات تفکر، که آکادمیسین را فرا می گیرد و کین توزی اش را نسبت به دیگران، فعال می کند. حس دارا بودن سرقفلی یک دانش یا تخصص، این که هماره به دانش و تخصص و تمایل دیگران به این دانش ها، مشکوک باشیم و مدام در پی مچ گیری و رو کردن دست مدعیان...
-
فلسفه: داشتن، و نه داده
چهارشنبه 27 آذرماه سال 1392 23:57
فلسفه ارتباطی به دانسته ها و ندانسته ها ندارد، فیلسوف را به خاطر دانش اش توبیخ کردن عین گسسته خردی است! مثلا گرفتن مچ ارسطو به دلیل هیئت بطلمیوسی و یا ایراد گرفتن به کانت از برای تاکیدش بر درک نیوتونی و هندسه ی اقلیدسی و ... جملگی از بی توجهی به ذات کنش فلسفی است فلسفه آن است، که با تمام دانسته ها و نادانسته ها بکوشد...
-
از ترجمه و معضله هایش
چهارشنبه 27 آذرماه سال 1392 16:53
هماره هنگام خواندن متون فلسفی، به ویژه به زبانی دیگر، به واژگانی بر می خوریم که معنای آنها را نمی فهمیم. این واژگان ناشناخته، نه یک حفره در دانش زبانی-فلسفی ما که یک نشانه ی ارجاعی هستند. نشانه و سمپتومی که ما را از آگاهی کاذب مان از کلیت متن آگاه میکنند. آگاهی ای که پیشاپیش معنایی کلی برای متن پیش فرض می گیرد و می...
-
تاملی بر نوشتار پیشین: متافیزیک حضور و دوستی
سهشنبه 26 آذرماه سال 1392 21:34
آنچه در پی می آید، حاصل پرسشی ست که دوستی اندیشه ور، پیرامون متن قبلی ام طرح کرده بود. تجربه ی مواجهه ی من با پرسش او، به مفاهیم و پرسش های نشان دار تاریخ فلسفه در فکرم دامن زد، که دست کم ارزش دوباره پرسیده شدن را دارند: چالش و پرسش مهمی را پیش کشیدی که جای چکش کاری و مداقه ی فراوان دارد: پرسش از این که چگونه می توان...
-
دوستی، فلسفه، فیلسوف و تجربه ی حدی
دوشنبه 25 آذرماه سال 1392 22:18
نخست) دلوز، فیلسوف و فلسفه را، همچنان که از تحلیل فیلولوژیک واژه ی «فلسفه» بر می آید؛ نوعی دوست و دوستی می داند. فیلسوف دوستدار و دوست حکمت است. و این دو اموری به غایت متمایز از حکمت و حکیم است. فیلسوف، در فلسفه پردازی اش هماره می کوشد، راهی برای دوستی باز کند و بیآغازد؛ اما دوستی با که؟ پاسخ روشن است: مفهوم! دوم) اما...
-
مواجهه با فیلسوف: «با» یا «به»، مساله این است!
یکشنبه 24 آذرماه سال 1392 21:30
در مواجهه با یک فیلسوف، فلسفی ترین پرسش ممکن این است: کجا باید «به» او فکر کنم و کجا باید «با» او بیندیشم؟ دومین پرسش مهم این است: اندیشیدن «با» و یا «به» اندیشه های این فیلسوف چگونه ممکن است؟ این پرسشها حتا از تایید یا نفی آرای فیلسوف نیز مهم ترند؛ آری یا نه گفتن، پذیرفتن یا وا زدن فلسفه ی یک فیلسوف، تنها در مرتبه ی...
-
امر والا چه نیست!؟
شنبه 23 آذرماه سال 1392 22:43
تاکید بر امر والا، به نزد نیچه، نه برای تایید والا بودن چیزی از سوی یک«دیگری» ست و نه مساله ای مربوط به حیطه ی به «بازنمایی». هیچ اهمیتی ندارد که دیگری شما را والا بداند یا نداند؛ بنابراین التماس و تمنای تاییدشدن از سوی «دیگری»، چه شکل به خلقیاتی دموکراتیک «همه» پسند، و چه اجبار کردن «دیگری» به تایید والا بودن من-که...
-
برای کسانی که خشم آنی را بر نیش و کنایه های دمادم ترجیح میدهند
جمعه 22 آذرماه سال 1392 14:38
«کینهتوزی انسان والاتبار آنگاه که در او پدیدار شود خود را در یک واکنش آنی به اوج میرساند و خالی میکند از این رو روان را زهرآگین نمیکند و هرگز چنانکه ناگزیر نزد تمامی بیچارگان و ناتوانان دیده میشود، بیشمار بار از نو پدیدار نمیشود (تبارشناسی اخلاق، نشر آگه، ۱۳۹۰، ترجمه داریوش آشوری، صفحه ۴۷)
-
تفکر، همچون کنش؛ و نه کالا
پنجشنبه 21 آذرماه سال 1392 14:58
نگاه وسواسی به ترجمه، به ویژه در متون فلسفی مساله ی خطرناکی است. رسمی بی معنا و سرتاپا کین توزانه میان مترجمین به اصطلاح حرفه ای باب شده که وثاقت ترجمه ها و زبان آثار ترجمه شده را به باد انتقادی ویرانگر می گیرند و در اکثر اوقات هم تیشه ی نقد واکنشی شان، نه مساله ی کژمعنایی متون، که شخص مترجم و بی سوادی و نیات او را...
-
و باز هم از نوشتن...
پنجشنبه 21 آذرماه سال 1392 01:55
نوشتن وقتی امکان می یابد که بتوان غیاب چیزی را حس کرد، نیروی نامرئی را که از راهی دور، از آینده ای نامشخص ما را وا می دارد تا کلمات را فرابخوانیم. نوشتن به کار بستن من عندی کلمات نیست، سر هم کردن عباراتی از پیش آماده نیست. نوشتن، یاری جستن از کلمات است، برای پاسخ گویی به این تاثیر و تاثر دورادور از فراز آینده ای که...
-
کوششی برای مواجهه با اندیشه ی مصطفی ملکیان
چهارشنبه 20 آذرماه سال 1392 18:17
مصطفی ملکیان فیگوری شناخته شده در فضای فکری ایران معاصر است. کسی که کوشش هایی صادقانه و منظم برای پیش برد مسائل فکری خود داشته. اما چیزی که بیش از کوشش های فکری او، در نگاه نخست چشمگیر می نماید، منش و خلق و خوی خاص اوست، چیزی که برای بسیاری نشان از کاریزمایی اخلاقی و برای بسیاری دیگر گونه ای اتمسفر مرید و مرادی است....
-
نوشتن همچون امری نامقدس
چهارشنبه 20 آذرماه سال 1392 13:57
در مقابل کتاب و متون نوشته نشده، کتاب های نوشته شده هیچ نیستند! آنکه به راستی دل بسته ی کتاب و کتاب خواندن است، چشم به آن نوشته نشده هایی می دوزد که هماره نهفته و پنهان خواهند ماند.. نانوشته هایی که در لحظه هایی تکین، در نوشته هایی تکین خود را آشکار می کنند و درست به دلیل همین آشکارگی، خود را پنهان می سازند؛ نانوشته...
-
دانش شادان
سهشنبه 19 آذرماه سال 1392 21:57
به آن حقیقت که با آن هیچ نخندیده ای، باید سخت مشکوک بود...
-
فلسفه و امر مهمل
دوشنبه 18 آذرماه سال 1392 19:54
فلسفه هماره می کوشد زبان را به مرز خود و فراسوی آن ببرد، به جایی که یک عبارت زبانی بدل به امری مهمل می شود، به ویژه نزد کاربران عادی زبان و فهم عامه (common sense). این به معنای مهمل بودن فلسفه نیست، چرا که اولا فلسفه کوشش برای «بردن» و «میل دادن»(به معنای ریاضی) زبان به امر نا زبانی ست و نه اینهمان با امر نازبانی و...
-
دوستی
یکشنبه 17 آذرماه سال 1392 23:08
دوستی یک رابطه ی تراگذر نیست، یعنی چنین نیست که اگر الف با من دوست باشد، و ب با الف دوست باشد، در نتیجه من با ب دوست باشم! فیلسوفان، اگرچه دوست و دوستدار حقیقت اند(معنای تحت لفظی فلسفه، فیلو=دوستدار و سوفیا=دانش)، اما دوستداران آنها و دوستداران فلسفه لزوما دوستداران حقیقت(فیلسوف) نخواهند بود؛ همین است که فیلسوفان...
-
وفاداری
یکشنبه 17 آذرماه سال 1392 20:58
وفاداری به یک موضوع ربطی به مفهوم ایدئولوژی ندارد! ایدئولوژی چنانکه از اسمش برمی آید، در ساحت شناخت و بازشناسی است، مساله اش ایده است و کاری ندارد که جهان چگونه باشد یا نباشد و اصلا باشد یا نباشد! وفاداری، اما نسبت به ایده نیست، نسبت به رخدادی مشخص در وضع امور است، برایش مهم است که جهان هست و این که می تواند و بلکه می...
-
تفسیر یا تاویل، مساله این است!
شنبه 16 آذرماه سال 1392 22:07
مچ گیری هیچ نسبتی با تفکر فلسفی ندارد! فیلسوفان از افلاطون تا امروزیان، هماره می کوشیدند تا «درباره»ی مفاهیم شان توضیح دهند، آنها تقریبا در هیچ موردی دعوی این نداشتند که ایده های مد نظرشان دقیقا همان است که می گویند! افلاطون به زبان شعر و تمثیل از مثل می گفت، اسپینوزا صراحتا اظهار میداشت که حقیقت را دریافته، اما مدعی...
-
سیاست: بدنام یا بی نام، مساله این است!
جمعه 15 آذرماه سال 1392 16:55
گفتی: از سیاست متنفرم! گفتم: چرا؟ گفتی: همه سر نیرنگ است و فریب و دروغ! گفتم: مگر اینها را فقط سیاستمداران در کار می کنند؟ گفتی: دیگران را نمی دانم! ولی دست کم میدانم تمام شان چنین می کنند! گفتم: یعنی تمام شان؟؟ کسی نبوده بیرون از این قاعده؟ گفتی: فرقی نمی کند، وقتی کسی دغل بازی و فریب کاری می کند، برای پیروزی بر او...
-
فلسفه مطلق اندیشیدن نیست!
پنجشنبه 14 آذرماه سال 1392 21:43
کمترین سود سر و کله زدن با فلسفه و فیلسوفان، فهمیدن این نکته است که در مواجهه با نداشته ها و غم ها و ملال های هر روزه، لزومی ندارد که حتمن «کاری کنیم» و یا این که تسلیم انفعال محض شویم! فلسفه اگر ماده ای داشته باشد، جز همین فوران بی امان نیروهای مطلقا بی غایت و بی هدف نیست! فیلسوف کسی است که بتواند به این هیولای بی...
-
فلسفه و گفت و گو
پنجشنبه 14 آذرماه سال 1392 13:46
اساتید و افرادی که میل دارند فلسفه را بدل به میزگرد و بحث و گفت و گو و مناظره کننده و وظیفه ی فلسفه را تعلیم گفت و گو بدانند؛ بهتر است یک بار برای همیشه به ما نا فلسفه دانها نشان دهند کدامین فیلسوف بزرگ تاریخ اینگونه فلسفه ورزی کرده و یا شان خود را تعلیم گفت و گو دانسته؟! حتا سقراط به عنوان رسوا ترین نمونه هم، منطق و...
-
فیلسوف و فرهیخته!
چهارشنبه 13 آذرماه سال 1392 21:30
فلسفه با امر بی نام سر و کار دارد، اما هیچ گاه نیز نباید بر او نام گذاری کند! چه که به محض نام گذاری امر بی نام، او واجد نام شده و دیگر چیزی نمی ماند تا فلسفه حول آن بپرسد و بیندیشد فلسفه به سان دخترک خجالتی و زیبا، ظفره می رود از این که کار را تمام کنی، و همین رابطه ی شیزوفرنیک فلسفه و فیلسوف را رقم می زند: فیلسوف...
-
The state....
چهارشنبه 13 آذرماه سال 1392 02:01
"The state, I call it, where all are poison-drinkers, the good and the bad: the state, where all lose themselves, the good and the bad: the state, where the slow suicide of all — is called "life." ― Friedrich Nietzsche, Thus Spoke Zarathustra
-
فلسفه و مساله ی میل
دوشنبه 11 آذرماه سال 1392 19:07
مساله ی بزرگ «میل» برای فلسفه این نیست که میل من چه چیز را می خواهد؛ مساله این است که میل چگونه با خواستن اش، من و حتا چیزی را که می خواهم هماره تغییر می دهد و متفاوت می کند...