آوَخ

آوَخ! چه کرد با ما این جان روزگار، آوَخ! چه داد به ما هدیه آموزگار.....

آوَخ

آوَخ! چه کرد با ما این جان روزگار، آوَخ! چه داد به ما هدیه آموزگار.....

بازگشت آوخ...

سال ها پیش که در آوخ می‌نوشتم تصور می‌کردم اینجا پاتوق نوشته ها و دفترچه ی یادداشت های اینترنتی ام خواهد شد؛ پس از مدتی اما اینجا به حال خود رها شد. مدتی در فیس بوک می نوشتم و برخی از نوشته های آنجا را اینجا بازنشر میدادم؛ پس از آن مدتی دست از نوشتن کشیدم، دو سال پیش مجدد بلاگی جدید را شروع کردم اما پلاتفورم بی هویت و کاربران تینجر آن خیلی زود مرا زده کرد. پس از آن به کانالی تلگرامی (جهان ادراک) کوچ کردم و آنجا مطالب و تاملاتم را نشر میدادم و کماکان نیز چنین میکنم. با این همه تصور میکنم کانال تلگرامی مدیوم خوبی برای نشر یا دستکم بایگانی این دست نوشته ها نباشد. بنابراین تصمیم گرفتم باز به این کلبه ی متروک برگردم و دستکم برخی یادداشت ها را اینجا بازنشر کنم. شاید باب گپ و گفتی هم باز شد مثل سابق...