آوَخ

آوَخ! چه کرد با ما این جان روزگار، آوَخ! چه داد به ما هدیه آموزگار.....

آوَخ

آوَخ! چه کرد با ما این جان روزگار، آوَخ! چه داد به ما هدیه آموزگار.....

مشکل اصلی اسلام با سرمایه داری چیست؟

... پست خوبی بود ... اما به نظرم هنوز خیلی جای کار بیشتری هست. چند و چون این تخیل سیاسی اسلامی در برابر سرمایه داری چندان پیدا و آشکار نیست. به ویژه وقتی اتصال کوتاهی بین مفاهیم سرمایه داری و ثروت اندوزی برقرار میکنی. اساسا نظم سرمایه دارانه نظم مبتنی بر شهوت ثروت نیست، بلکه نظم مبتنی بر قاعده مندکردن فرآیند تولید ثروته. اساسا روشن نیست که چرا تخیل سیاسی اسلام که ضد فقر و استضعاف است، باید ضد قاعده مندسازی فرآیند تولید ثروت هم باشد. جنگ فقر و غنا، جنگ با سرمایه داری نیست، اتفاقا جنگ سرمایه داری با فرآیند تولید ثروت پیشاسرمایه داری است. اینجاست که برای نقد و نفی سرمایه داری نیاز به چیزی بیش از این دست روایات پیدا میشود. مارکسیسم مخالف نظم سرمایه داری است، چون بهره ی مازاد و مالکیت ابزار تولید رو از آن کارگر میدونه. جنبش های سبز ضد سرمایه داری اند، چون معتقدند منابع زیست محیطی رو به سرعت نابود میکنه. اما مشکل اصلی اسلام با این نظم یا قاعده ی تولید ثروت چیست؟ تا پاسخ دقیقی به این پرسش نداشته باشیم، هرگونه اصرار بر ضدیت اسلام و سرمایه داری، ادعایی بی پایه است

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد