ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | ||||||
2 | 3 | 4 | 5 | 6 | 7 | 8 |
9 | 10 | 11 | 12 | 13 | 14 | 15 |
16 | 17 | 18 | 19 | 20 | 21 | 22 |
23 | 24 | 25 | 26 | 27 | 28 | 29 |
30 |
چنین
نیست که هر آنچه از گذشتهی خود به یاد داریم، گذشتهی ما باشد. چه بسا آن چه را
که خاطرهی خود مینامیم فریاد اکنون باشد از حنجرهی گذشته...
خاطرهها نه دیروز که امروز ساخته میشوند.
از یاد نبریم آن سخن نیچه را که میگفت: «در جنگ حافظه و اراده، این اراده است که
پیروز میشود»
سلام
آن کس که در گذشته می زید - گذشته، خاطره ی او نیست. گذشته، زندگی اکنون اوست. باید در اکنون زیست تا گذشته، برچسب خاطره بخورد.
در خاطرات زندگی کردن شاید متفاوت باشد از با خاطرات زندگی کردن. همان گونه است کسی که در باره ی آتش سخن می گوید و کس دیگر در آتش می زیید.
گاهی می اندیشم ای کاش خاطره ای در میان نبود. تا شاید افسوس و آهی در میان نبود . و ای کاش اینده نبود تا در اضطراب آینده نبودیم. گویا گذشته دردناک است و درد افسوس را بر جانمان می نشاند و آینده ی نامعلوم، ترس و اضطراب را.
باید از هر دو آزاد بود. به تعبیر مزلو" زندگی در اینجا و اکنون"
به گمانم همهی اضطرابها و افسوسها ریشه در همین "اکنون"ی دارد که به نام گذشته و آینده جعل میکنیم....
خاطره ای که تاریخ فرصت تولد به آن نمی دهد هم با سرپنجه اراده ساخته میشود ... درست عین کوزه ای در درست کوزه گر .. به همان واقعی !
...