آوَخ

آوَخ! چه کرد با ما این جان روزگار، آوَخ! چه داد به ما هدیه آموزگار.....

آوَخ

آوَخ! چه کرد با ما این جان روزگار، آوَخ! چه داد به ما هدیه آموزگار.....

مشارکت یا تحریم، مساله این نیست، وسوسه این است

یک تصمیم معنی دار، چه تاکتیکی باشد و چه استراتژیک، بیش از هر چیز باید «تکینگی زمانی» داشته باشد، به این معنا که بتواند نسبت به رخدادهای تکین و پراکنده، هوشمندانه تغییر کند و تغییرات خرد و کلان توازن قوا را در نظر آورد.
تصمیمات نامشروط، هماره میل به امحای تکینگی زمانی دارند و مسائل را به دوگانه هایی پیشنی فرو میکاهند. نسبت امر تکین و کلی را وارونه می نمایند و بازتولید هر مفهوم-کرداری را که فارق از دوگانه ی کلی و کلان خود باشند، سرکوب می کنند.
آنچه در عرف فضای عمومی کنونی ما، پیرامون تحریم یا مشارکت در حال بازتولید است، شباهتی به تصمیمات استراتژیک و تاکتیکی ندارد و بیش از هر چیز، منطق گفتاری متافیزیکی-بی زمان را نمایندگی می کند. پروبلماتیکی مبتنی بر: رای دادن یا ندادن مساله این است!
نکته این نیست که امر کلی را باید رها ساخت و هرگونه بحث درباره ی مشارکت یا عدم مشارکت را با برچسب شبه فلسفی و نخ نمای «متافیزیکی بودن» به دور ریخت، برعکس مساله این است که به تبارشناسی امور تکین و جزیی بپردازیم که امر کلی و ایده ی مشارکت/تحریم را برساخته اند و آن را به هیبتی فرا زمانی و استعلایی در آوردند.
وارد کردن امور تکین، نه مستلزم یادآوری کین توزانه ی گذشته است و نه فراموشی بی قید و شرط و واکنشی آن. باید به امور تکین و جزیی فرصت داد تا از خلال شکاف ها و ترک های ریز در دل امر کلی، نمایان شوند و تکینگی و خاص بودن فرآیند و تصمیمی که باید بگیریم را روشن سازند. برای برساختن امر نو و متفاوت، هماره نیاز نیست دیالکتیکی فرسایشی و انتزاعی را به جان بخریم و امور خرد را فدای ایده های بی گوشت و پوست بکنیم، کمی انتظار و تعلیق، کمین کردن و با عینکی نزدیک بین امور جزیی را رصد کردن، و نهایتا بردن توان و تمرکز به سوی امور نهفته و متفاوت -که در بحث های کلان و فرسایشی لاجرم سرکوب می شوند-می تواند تصمیم لحظه ی آخر را به شیوه ی معنی داری عوض کند و معنای روشنی به امر کلی تحریم/مشارکت بدهد..

نظرات 2 + ارسال نظر
سیدعباس سیدمحمدی جمعه 3 خرداد‌ماه سال 1392 ساعت 03:51 ب.ظ http://seyyedmohammadi.blogsky.com/

سلام.
اگر به انگلیسی می گفتی، شاید مفهومتر می بود
***
آیا املای «جزیی» (و نه «جزئی»)، به دلیل دافعه به «ئـ» است؟ اگر جواب مثبت است، من پیشنهاد می کنم دافعه به «ئـ» نداشته باش و نهراس از آن. من نشریاتی دیده ام که تأکید می کنند بر

رییس جمهور
جزیی
مطمین
سویس
ژوین

یعنی پرهیز از «ئـ»، و طبق معلومات من، هیچ نیاز به این پرهیز نیست.

فرزانه چهارشنبه 8 خرداد‌ماه سال 1392 ساعت 06:21 ب.ظ http://www.elhrad.blogsky.com

هم چنان در امتناع بسر می برم. امتناع از افتادن در دیالکتیک بی انتها

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد