ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | ||||||
2 | 3 | 4 | 5 | 6 | 7 | 8 |
9 | 10 | 11 | 12 | 13 | 14 | 15 |
16 | 17 | 18 | 19 | 20 | 21 | 22 |
23 | 24 | 25 | 26 | 27 | 28 | 29 |
30 |
بزرگترین معضله برای ترجمه ی متون فلسفی، نه اصطلاحات و واژگان تازه، که حروف اضافه و نحوه ی برگرداندن آنها با تمام دلالت های اصلی شان به زبان دیگر است.
آنچه مفصل بندی اصلی یک عبارت را تشکیل می دهد، همین حروف اضافه خواهد بود که نحوه ی اتصال و انفصال و شیوه ی حرکت بین عبارات را ساخت می دهد. راز ترجمه پذیری و ترجمه ناپذیری یک متن، همین است که چگونه بتوان با این حروف کوچک اما اصلی مواجه شد و آنها را بازسازی کرد.
مفاهیم فلسفی نیز، خود را در همین حروف اضافه نشان میدهند و نه نام ها. چه که مفاهیم، در واقع نحوه ی «حرکت» اندیشه هستند و مفصل بندی این حرکت. پس بهتر است به جای وسواس به خرج دادن بر سر نام ها و اصطلاحات، به شیوه ی حرکت بین عبارات و حروف اضافه توجه کنیم، حروفی معادل یابی برای آنها بی نهایت ساده، اما ترجمه کردن آنها بینهایت دشوار است.