ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | ||||||
2 | 3 | 4 | 5 | 6 | 7 | 8 |
9 | 10 | 11 | 12 | 13 | 14 | 15 |
16 | 17 | 18 | 19 | 20 | 21 | 22 |
23 | 24 | 25 | 26 | 27 | 28 | 29 |
30 |
زبان تنها بیان محتوا نیست، بیان حالت و حرکت نیز هست. از لحظه ی بالفعل شدنش انتزاع نمی شود و در قالب یک ساخت از پیش تنطیم شده نمی گنجد. مساله ی آن، مساله ی نمادها و ساختارها نیست، بلکه مساله اش انسان است و وجود انضمامی او
نسبت زبان با چیزها نه بازنمایی آنهاست و نه نام گذاری شان، بل زبان همچون محل ظهور آنهاست، نه ظهوری همچون بازتاب اینهمان شی در آینه، بل ظهور تاثیر و اثر شی. بازنمایی و نام گذاری، تنها دو اثر کاملا محدود و مقید شی بر زبان است.
به این معنا زبان، نخستین جایگاه مواجهه ی آدمی با هستی است و هر تجربه ای پیشاپیش در زبان تجربه و لمس می شود.
زبان نه همچون خواستگاه معنا، که همچون مکان لمس شی، فارغ از معنای آن است... همچون مکان لمس تجربه