آوَخ

آوَخ! چه کرد با ما این جان روزگار، آوَخ! چه داد به ما هدیه آموزگار.....

آوَخ

آوَخ! چه کرد با ما این جان روزگار، آوَخ! چه داد به ما هدیه آموزگار.....

شیطان دکارتی

دکارت از شیطانی می گفت که ممکن است وجود داشته باشد و ما را در یقینی ترین امور -مانند قضایای ریاضی و هندسه- هم فریب دهد.
این حرف، چندان هم بی ربط نیست؛ ما همیشه شدیدترین نیروی فریبنده را هنگامی حس میکنیم و دچارش میشویم که با قریب به یقین ترین قضایا مواجه ایم. هیچ شیطانی روی احتمالات پایین قمار نمی کند، شیطان دکارتی هماره در کمین لحظاتی است که همه آثار یقین ظاهر شدند، اما خود یقین هنوز دقیقا نیامده....

نظرات 1 + ارسال نظر
فرزانه چهارشنبه 7 اسفند‌ماه سال 1392 ساعت 11:41 ب.ظ http://www.fparsay.blogsky.com

من بارها وجود این شیطان را حس کرده ام

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد