آوَخ

آوَخ! چه کرد با ما این جان روزگار، آوَخ! چه داد به ما هدیه آموزگار.....

آوَخ

آوَخ! چه کرد با ما این جان روزگار، آوَخ! چه داد به ما هدیه آموزگار.....

بازجو یا فیلسوف، مساله این است!

وادار کردن کسی به دفاع از آنچه می گوید یا می نویسد یا به آن می اندیشد، بی شرمانه ترین و فاشیستی ترین کنش ممکن در حیطه ی فلسفه است. چیزی که از شهوت اظهار نظر هم مهوع تر می نماید، شهوت قضاوت کردن و بازجو شدن است!
کسانی که معادله اندیشیدن=قضاوت کردن را جدی می گیرند، بازجوهای خوبی هستند و نه فیلسوفان خوب!

نظرات 4 + ارسال نظر
Kathygol شنبه 17 اسفند‌ماه سال 1392 ساعت 05:34 ب.ظ

Mishe bishtar tozih bedid?

. دوشنبه 19 اسفند‌ماه سال 1392 ساعت 12:03 ب.ظ

با این حساب کانت نوعی مفتش عقیده بوده است! چون از کسانی بود که معادله اندیشیدن=قضاوت کردن را جدی می گرفت.
فیلسوف خوب یعنی چی؟

تصور نمی کنم معادله ی کانت چنین بوده، افزون بر این که در متنم ادعایی درباره ی مفتشین عقیده مطرح نکردم.
درباره ی فیلسوف خوب هم میتوانید از «از ما بهتران» بپرسید، ما را به این «مغولات» راهی نیست

یک دوست دوشنبه 19 اسفند‌ماه سال 1392 ساعت 01:42 ب.ظ

پس با این حساب تمام کسانی که در طول تاریخ با متعصبان و متحجران و حتی دیکتاتورها درافتاده اند اشتباه بزرگی مرتکب شده اند.(نمیدانم شاید هم من درست متوجه معنای متنتان نشده ام).

دوست عزیز من!
اول آنکه بحثم مشخصا در باره ی فلسفه بود. دیکتاتور کجا و فیلسوف کجا آخه؟! مگر دیکتاتور از آن جهت دیکتاتور است که دعوی فلسفی خاص دارد؟ شاید یک دیکتاتور فیلسوف باشد، یا هر موجود پلشت دیگری، اما بد بودن اون او را به پرسش کشیدن یک حرف است، و او را وادار به دفاع از فلسفه ورزی اش کردن، سخنی دیگر.
دوم آنکه صحبتم بر سر مرتکب اشتباه شدن نبود عزیزجان، اگر اشتباه به معنای معرفت شناسی اش مدنظر باشد، بیشتر صفت عبارات و گزاره هاست و نه کار و کنشی مثل واداشتن کسی به دفاع، همچنان که به معنایی اخلاقی نیز اشتباه بودن را مدنظر نداشتم.
سوم آنکه معنای پیچیده ای نبود در متن، صرفا هشیارباشی بود به کسانی که فلسفه ورزی و تفکر آزاد را با گود رقابت و مچ اندازی و مچ گیری خلط کردند
پاینده باشی

مهدی چهارشنبه 28 اسفند‌ماه سال 1392 ساعت 03:25 ب.ظ

کسی کسی رو مجبور نکرده که از چیزی دفاع کنه. ولی اگه شما از حرفی که می‌زنی نمی‌تونی دفاع کنی یا نمی‌خوای دفاع کنی یا مخاطب رو قابل نمی‌دونی یا هر چی، من به شما اطمینان خاطر می‌دم که کسی هفت‌تیر روی سر شما نمی‌ذاره. اما صرفاً به عنوان یه شوخی کنار گذاشته می‌شید.
البته همیشه می‌تونید وارد حوزه‌ی عرفان و مریدپروری بشید تا کسی باهاتون رفتار «فاشیستی» نکنه.

مهم نیست، فلسفه و تفکر کاسبی نیست که جدی گرفته شدن یا نشدن اتفاق خاص و تعیین کننده ای باشد
اگر به واقع شوخی باشد حرفم همان بهتر که پیشاپیش به عنوان شوخی کنار گذاشته شوم و اگر کسی حرف مهمی را شوخی میپندارد، همان بهتر که مورد توجه موجود مبتذلی چون او نباشم
در ضمن کسی نگفت رفتار فاشیستی کسی با من نکند، بکند تا پاسخ اش را هم تمام و کمال بشنود!
اما بدون شک فاشیست بودن، اتفاق خوبی برای یک مدعی نیست و بیشتر رسوایی ست تا ژست تفکر و ...
آدمی که مشاعر سالم داشته باشد خود را رسوا نمی کند

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد