آوَخ! چه کرد با ما این جان روزگار، آوَخ! چه داد به ما هدیه آموزگار.....
درباره من
من خود این مبارزه ام، و نه یکی از دو حد درگیر در تعارض، من هر دو مبارز و مبارزه با همام، آب و آتشم که با هم در تماساند، و تماس و وحدت آن چیزی هستم که مطلقا از خود میگریزد...
-هگل، پدیدارشناسی روح
ادامه...
فلسفه ورزی لذت بخش است آن هنگام که جملگی مفاهیم شگفت انگیز را فراموش کنم وقتی چشم به چهره ی شگفت انگیزت می گشایم. وقتی تمام پرسش انگیزهای تو در تو و بی انتهای تاریخ هستی را همچون پاسخ به پرسش از زیبایی تو و مهر بی پایانت باز می خوانم. فلسفیدن لذت بخش است اگر تو باشی ای دیگریِ ابدیِ من همچو دروازه ی گریز از ابدیت ناپایدار لحظه ی اکنون. و فلسفیدن زیباست اگر تمام نا فلسفه های تاریخ به رد روشن حضور مبهم ات فلسفیدن ناچیز مرا احاطه کند...