آوَخ! چه کرد با ما این جان روزگار، آوَخ! چه داد به ما هدیه آموزگار.....
درباره من
من خود این مبارزه ام، و نه یکی از دو حد درگیر در تعارض، من هر دو مبارز و مبارزه با همام، آب و آتشم که با هم در تماساند، و تماس و وحدت آن چیزی هستم که مطلقا از خود میگریزد...
-هگل، پدیدارشناسی روح
ادامه...
زیبایی
شناسی کردن امور، به معنای شناختن امور از روی تاثرات احساسی، به معنای
سنجش هر چیز با میزان «کیف و احساس لذت» از آن چیز، سرنوشت کسی است که به
گوشه ی سلول انفرادیش، به اتاق خوابش و پشت میز کامپیوتر-مطالعه اش، تبعید
شده. بی جهان شدن و بی نسبت شدن با جهان، اگر با «احساس لذت از تصاویر جهان»، تخدیر و سرکوب نشود، پس با چه چیز تاب آورده خواهد شد؟