آوَخ

آوَخ! چه کرد با ما این جان روزگار، آوَخ! چه داد به ما هدیه آموزگار.....

آوَخ

آوَخ! چه کرد با ما این جان روزگار، آوَخ! چه داد به ما هدیه آموزگار.....

خرده تاملی پیرامون استثنا، قاعده، قرارداد


1) استثنا، حالتی بیرون مانده از قاعده نیست. چنین نگاهی به امر استثنایی مستلزم یکی دانستن قاعده و قرار داد است. مفهوم قاعده اما چیزی غیر از مفهوم قرار داد است، چیزی که در متافیزیک کلاسیک علیت خوانده می شود: وجود نسبتی ضرور که از «الف» به «ب» می رسد. (الف ب را نتیجه میدهد)
2) شبهه ی هیوم در باب استقرا و مفهوم علیت، البته حمله ای مستقیم به خود علیت نبود، بلکه تاختن به این پیش فرض بود که می توان روابط علی را آنچنان که در واقع هست، دریافت. در واقع، هیوم نه به علیت، که به تعینات علیت می پردازد و آن را امری احتمالی و شک بردار و غیرضرور میخواند.
3) باری، می توان با تسامح و دقتی پایین ادعا کرد قاعده هماره بر رابطه ی علیت آنچنان که در واقع هست دلالت دارد، و قرار داد بر تعین ذهنی و احتمالی دلالت دارد که ما برای بیان و بازنمایی رابطه ی علی یا قاعده، از آن استفاده میکنیم.
4) با این احتساب، حالات استثنا نه موارد نقض یک قاعده، که می توانند نشان از ناکارآمدی تعینی داشته باشند که ما برای بازنمایی قاعده ی فی نفسه -رابطه ی ضروری علیت- از آن سود جستیم. این به خودی خود نشان از این نکته ی خلاف آمد عادت دارد: استثنا هماره نسبتی بنیادی تر با قاعده دارد تا موارد معمول و غیر استثنایی.
5) استثنا از نظر شناخت شناسی یک نقطه ی شکست و گسستگی، و از نظر هستی شناسی یک لحظه ی انکشاف است، چه که هر هستی شناسی مستلزم فهمی یگانه از هستی فارق از تفاوت بین هستنده ها -چه معمولی و چه استثنایی- ست و هر چیز که بتواند ما را به حقیقت منحصر به فرد هستی نزدیک کند، بدون هیچ گونه فرضیه پردازی و افسانه سازی درباره ی مفهوم هستی؛ اتفاقی مناسب است. در حالی که شناخت شناسی بر فهم هستنده ها و دسته بندی کردن آنها استوار است و هر چیز که نظام مقوله بندی آن را دچار خدشه و گسست کند، بیشتر نشان اختلالی در روند کار است که باید در اسرع وقت حل یا منحل شود.
6) استثنا نه از سنخ منطقی-ریاضیاتی مثال نقض، که از جنس نسبت ظهور و آشکارگی حقیقت است.

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد