آوَخ

آوَخ! چه کرد با ما این جان روزگار، آوَخ! چه داد به ما هدیه آموزگار.....

آوَخ

آوَخ! چه کرد با ما این جان روزگار، آوَخ! چه داد به ما هدیه آموزگار.....

آن مقام که تفکر طلبد...

تفکر صِرف فعل یا ترک فعل نیست، تفکر آداب و مبالاتی برای بودن در جهان و بودن به میانه ی موجودات و دیگران است. وقتی وجود داری، لزوما کار خاصی انجام نمیدهی و یا از کار خاصی امتناع نمی کنی، بلکه در مجاورت و نسبت با چیزهایی قرار داری و در حال تاثیر پذیرفتن از آنهاییی.
مبالات در شیوه ی بودن و نسبت داشتن و اثر پذیرفتن و اثر گذاشتن از و بر موجودات دیگر، از مبادی تفکر است. فهم این که در هر وضع نمی توان فکر کرد و پرسش از این که حال و وضع درخور برای تفکر کدام است، می تواند آغازین نقطه ی تفکر باشد....

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد