برای
اینکه رخداد «فهمیدن یک موضوع» رخ دهد، باید پیشتر، «نفهمیدن آن موضوع» به
مثابه شرط امکان فهم رخداده باشد. اگر چیزی را پیشتر نفهمیده باشیم، ممکن است که بتوان آن را در آینده فهمید؛ اما وقتی موضوعی را پیش از آنکه
نفهمیده باشیم، یک راست و بی واسطه میفهمیم، باید به یک جای کار شک کرد!
چرا؟
چه چیزی چرا؟!
گمان میکنم خیلی روشن دلیلم را در متن آوردم: برای آنکه دریابید فهمی درست از یک موضوع بدست آوردید، باید دستکم بتوانید بگویید که فهم نادرست از آن موضوع چه چیزی ست و فهم درست شما به چه دلیل طارد آن فهم نادرست بوده!
پس ممکن است فهم درست را پیش از فهم نادرست بدست آوریم
خیر! ممکن نیست!
دقت کنید اینجا مساله بر سر فهم (understanding) است و نه شناخت (cognition). اولی هماره درستی اش با خودآگاهی نسبت به درستی اش رخ دادنی است، دومی را میتوان درست دانست بی آنکه آگاه به درست بودنش بود.
فهم درست فهمی است که بتواند درست بودن خود را هم بفهمد