آوَخ! چه کرد با ما این جان روزگار، آوَخ! چه داد به ما هدیه آموزگار.....
درباره من
من خود این مبارزه ام، و نه یکی از دو حد درگیر در تعارض، من هر دو مبارز و مبارزه با همام، آب و آتشم که با هم در تماساند، و تماس و وحدت آن چیزی هستم که مطلقا از خود میگریزد...
-هگل، پدیدارشناسی روح
ادامه...
اگر روزی زیاده از حد شادمانی کردید و با صدای بلند و پشت سرهم خنده سر دادید، سعی کنید به آدم های پیرامون تان زیاد نزدیک نشوید!
مزاج آدمی در این مواقع، خود را آماده میکند تا تمام غم و خشم و تهوع اش را، ناگهانی و بی دلیل، روی نزدیک ترین آدم استفراغ کند!
مسمومیت مدتش کوتاهه . یا میاری بالا یا بالاخره جور دیگه ای دفعش میکنی . ... روانٍ بی گناه آدمی با سمّ رابطه ها کنار نیاد بهتره که ! بالا میاره خلاص میشه . خلاص میشه ؟ ... آوخ ، لازم میشه یه وقتایی با دستای خودت روانت رو ببری روی تخت یک کلینیک روانی خودمانی بستری کنی ... سرُم بهش وصل کنی ... نازشو بکشی ... و بذاری آروم بگیره . چقدر خوب میشه اگه تا دیر نشده ، آدم دست بکار ساختن این کلینیک توی خودش بشه . توی این کلینیک ، طبیب و بیمار هر دو یک نفرن . بیمار رنج میبره ، طبیب تماشا میکنه .
نگاه جالبی بود....
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
مسمومیت مدتش کوتاهه . یا میاری بالا یا بالاخره جور دیگه ای دفعش میکنی .
...
روانٍ بی گناه آدمی با سمّ رابطه ها کنار نیاد بهتره که !
بالا میاره خلاص میشه .
خلاص میشه ؟
...
آوخ ، لازم میشه یه وقتایی با دستای خودت روانت رو ببری روی تخت یک کلینیک روانی خودمانی بستری کنی ... سرُم بهش وصل کنی ... نازشو بکشی ...
و بذاری آروم بگیره .
چقدر خوب میشه اگه تا دیر نشده ، آدم دست بکار ساختن این کلینیک توی خودش بشه .
توی این کلینیک ، طبیب و بیمار هر دو یک نفرن . بیمار رنج میبره ، طبیب تماشا میکنه .
نگاه جالبی بود....