آوَخ

آوَخ! چه کرد با ما این جان روزگار، آوَخ! چه داد به ما هدیه آموزگار.....

آوَخ

آوَخ! چه کرد با ما این جان روزگار، آوَخ! چه داد به ما هدیه آموزگار.....

فلسفه و روابط انسانی

تو را از روی بی تفاوتی یا شرایط بیرونی که پیش آمده فراموش نکرده ام. بل از این رو فراموشت کرده بودم و فراموش خواهم کرد که هر بار پا در راه کار متمرکز [فلسفی] بگذارم. این موضوع نه در چند ساعت یاچند روز، که فرآیندی ست که هفته ها و ماه ها برای رخ دادنش باید آماده شد و پس از آنکه رخ داد، دوباره محو میشود و باز از نو... و هنگامی که به دست آورد فلسفی از نقطه نظر دل کندن و قطع روابط انسانی مینگرم، این دست آورد را دردناک ترین چیزی می یابم که در تجربه ی انسانی میشناسم.


هایدگر در نامه ای به هانا آرنت

نظرات 3 + ارسال نظر
مدینه جمعه 16 آبان‌ماه سال 1393 ساعت 11:45 ب.ظ http://madinen.blogfa.com/

راستش همیشه فلسفه که بدست میگیرم حواسم هست که یکی از این متفکران درجه یک ستودنی از جنس من نیستند، این پیشفرض خوبی نیست برای آغاز مواجهه با تفکری جدید...
من خیلی تلاش می کنم، زیاد مبارزه می کنم اما فراموش کردن برای جنس ما بسیار سخت است؛
اعتراف می کنم....تلخ است اما اعتراف می کنم

مواجهه آنگاه مواجهه می شود که تجانس و تشابه با امر مورد مواجهه را به کنار بگذاریم..

بی نام شنبه 17 آبان‌ماه سال 1393 ساعت 01:40 ق.ظ

لعنت به فلسفه ای که مرا از تو جدا کند.
و لعنت به من اگر به چنین فلسفه ای اعتماد کنم.

دوست عزیز نه فلسفه و نه هیچ چیز دیگر نمی تواند میان من و دیگری را بگسلد. آنچه گسسته میکند و زخم جدایی میزند، خود روح آدمی ست وقتی تاب حضور را نداشته باشد.
دیگری را هیچ کس تاب نخواهد آورد، گناهش را به گردن فلسفه و دیگر امور نندازیم

ادریس چهارشنبه 12 آذر‌ماه سال 1393 ساعت 08:13 ق.ظ

به به ... مواجهه آنگاه مواجهه می شود که تجانس و تشابه با امر مورد مواجهه را کنار بگذاریم

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد