ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | ||||||
2 | 3 | 4 | 5 | 6 | 7 | 8 |
9 | 10 | 11 | 12 | 13 | 14 | 15 |
16 | 17 | 18 | 19 | 20 | 21 | 22 |
23 | 24 | 25 | 26 | 27 | 28 | 29 |
30 |
از مقدمات مقوم عرصه ی عمومی، یکی احترام و به رسمیت شناختن دیگری ست. اما این احترام به معنای تصدیق انتزاعی و پیشاپیش پذیرفتن مواضع دیگری نیست. بلکه این احترام به معنای بازشناختن دیگری، به منزله ی هم آورد و رقیب شایسته ی مبارزه، جهت جستن راهی بین الاذهانی و مشترک به حقیقت است. آنکه پیشاپیش خود را بی رقیب و تفکرش را منزه از تعاطی با افکار دیگری میبیند، بسا که متفکری عمیق و به معنای نیچه ای «نابهنگام» باشد؛ اما بی تردید مرد عرصه ی عمومی نیست، ولو عباراتی چون «دیالوگ»، «خرد و کنش ارتباطی»، «اصالت بین الاذهان» و «ایمان به خرد عمومی» ورد زبان و قلمش باشد...