آوَخ

آوَخ! چه کرد با ما این جان روزگار، آوَخ! چه داد به ما هدیه آموزگار.....

آوَخ

آوَخ! چه کرد با ما این جان روزگار، آوَخ! چه داد به ما هدیه آموزگار.....

مذهب، شریعت و خرق عادت

میلاد یک نکته انتقادی درباره توییت (قیام علیه عادت) دارم. فکر میکنم هنوز زیاده از حد مدرنی و به اهمیت «نظم» بی توجهی و حتا پدیدار مذهب رو هم دقیق نمی خونی.

مذهب بنیانگذار نقض شریعت نیست، بنیانگذار خود شریعته. قوانین شرع برای همه اطلاق تام داره و اصلا قبول مذهب یعنی پذیرش بی چون و چرای اتوریته شریعت.

البته مذهب شریعت رو مطلق نمی کنه، چون مطلق اصلا مربوط به اخرته و نه دنیا. برای همین هم جواز تعدیل شریعت در ادیان ابراهیمی وجود داره. اما چیزی که تو بهش توجه نمیکنی اینه: جواز تعذیل شرع نه دست همه کس، بلکه صرفا دست شارع هست که اصولا هم محدود به نبی و اصحاب نزدیکشه از جمله امامان محدود.  «هر کسی» یا  «سوژه» تحت هیچ شرایطی جواز تعدیل و تعلیق شرع رو نداره.

حالا تمدن ما تحت تاثیر فلسفه یونانی توانست الهیات طبیعی و عقلانی تاسیس کند که دایره شارعین رو تا حدودی گسترده کنه و فقیه و اصولی و حکیم و عارف رو هم وارد دامنه اون افراد معدود کنه. اما باز این هم با پیش فرض مطلقا مدرن فاصله داره، یعنی این پیش فرض که ما همگی سوژه های برابر با قدرت اندیشه و رتبه فکری و وجودی یکسان برای تفحص و کنش ورزی در امور گوناگونیم.

تو نمی تونی به استناد چنین احادیث یا ارجاع به فکت های اجتماعی، بگی که من هم صاحب فتوا و قدرت تصرف در شریعتم، به این دلیل ساده که اگر این کار رو بکنی، خروجی دیگه اسمش شریعت نیست، صرفا لایف استایل سوژه های مدرنه.



پ. ن: اون حدیث رو هم بدون توجه به متن خودش می خونی. اولا که کانتکست اون حدیث قیام علیه عادات غیرشرعی است، نه مطلق عادات. در ثانی در تکست همین حدیث آمده افضل «العباده»، یعنی برترین عبادت، و عبادت به معنای تشرف به بندگی، اصلا چیزی جز خود شرع نیست. حدود عبادت را شرع تعریف میکند و خود عبادت در معنای تعبد و اطاعت از خدا، منوط به اجرای فرامین خدا یا همان شرعه.

با این رویه و خوانش سرسری در نهایت همان راهی رو میری که شریعتی و سروش و... رفتند...

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد